سلام
من چي بگم
تو كه نگفتي اما من مي گم
من اونقدر سهراب خوندم كه اگه
شعري رو از اون ببينم امكان نداره
حدس نزنم كه ماله سهرابه
ريخته سرخ غروب
جا به جا بر سر سنگ
كوه خاموش است
مي خروشد رود
مانده دامن دشت
خرمني رنگ كبود
سايه اميخته با سايه
سنگ با سنگ گرفته پيوند
روز فرسوده به ره مي گذرد
جلوه گر امده در چشمانش
نقش اندوه پي لبخند
...............
.................
رو به غروب از سهراب
ممنون از حضور سبز شما
موفق باشي
در پناه حق